آئین زردشت را همیشه برایمان نیکو و
پسندیده گفته اند. از برابری هایش تعریف کرده اند. آن را یکی از اهورائی
ترین دین ها به شمار آورده اند. ولی حقیقت همیشه شیرین نیست. شاید تلخ باشد
ولی ما متعصب باشیم!آری به روی خودمان نمی آوریم .حقیقت چیست؟. آما خودمان را که دیگر نمی توانیم فریب دهیم!!
نباید از داستان مرداویج زیاری در شگفت
شد؛ زیرا عادت نژادپرستی و خوی خودپرستی و خیال خود برتر بینی و عقدۀ غرور
ملی و نخوت زرتشتیان و تفاخر زرتشتی مَآبان، از امور مسلّم نزد اغلب
مورّخان است. از اسناد و شواهد ما بر نژاد پرستانه بودن آئین زرتشت، آن همه
مدیحه گویی درباره سرزمین ایران و بزرگ نمایی نژاد ایرانی و اغراق و
مبالغه در این گونه خیالات و موهومات است، که هیچ واقعیتی در خارج و در
عالَم واقع ندارند!
از باب نمونه، در ابتدای "کرده" یا فصل 140 از کتاب سوم "دینکرد" - که نزد
زرتشتیان، کتاب فقهی و دینی می باشد - تحت عنوان "یگانگی و جدایی"، چنین
دستوری آمده است:
((باید یگانه شد با ایرانیان تا خوی ایرانی ایشان را طلب کرد!! و باید
بیگانه و جدا شد از اَنیرانیان [= ملل غیر ایرانی] تا از خوی اَنیرانی
[=غیر ایرانی] ایشان در امان بود!!))(1).
- نیز در کتاب پنجم "دینکرد"، عنوان صریح "کرده" یا فصل 4، چنین است:
((در برگزیدگی و برتری نژاد [= تخمۀ] ایرانیان!!))، که در این فصل، تصریح
شده به اینکه این "برتری نژادی" از ایرانیان جداشدنی نیست و پیوسته با آنها
خواهد بود!!(2).
شگفتا! آن وقت، زرتشتیان و زرتشتی مَآبان به ما مسلمانان خُرده می گیرند که
چرا آن دین موهوم و غرورآمیز و نژادپرستانه را رها کرده ایم و با آغوش
باز، اسلام را که ارمغان حضرت سلمان فارسی است پذیرفته ایم!
- اکنون بنگریم و ببینیم "قرآن" ما چه گفته است:
((اى مردم، ما همۀ شما را نخست از مرد و زنى آفریدیم و آنگاه شما را شعبه
ها و ملّت ها و قبیله های مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، و بدانید
که همانا بزرگوارترین و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شما هستند))
[سوره ی حُجُرات/ آیه ی13].
- نیز، پیامبر گرامی ما حضرت محمّد(ص) خود فرموده است:
((ای مردم، همگی شما فرزندان آدم هستید؛ و آدم(ع) از خاک آفریده شد! پس هیچ
برتری نیست برای عرب بر عجم و نه برای عجم بر عرب و نه برای سیاه بر سرخ و
نه برای سرخ بر سیاه، مگر به سبب تقوا و پرهیزگاری!))(3).
------------------------------------------------------------------------------
1) "کتاب سوم دینکرد"، ترجمه و پژوهش: فریدون فضیلت، انتشارات مهر آیین – تهران 1384ش، ص103و104[آشموغ].
2) "کتاب پنجم دینکرد"، ترجمه و پژوهش: احمد تفضلی – ژاله آموزگار،
انتشارات معین، تهران 1385ش، ص36 و37؛ به ویژه: بندهای 6 و 7، که تاکید
دارند بر جداناشدنی بودن این فـَرَّه و شکوه برتری نژادی از ایرانیان!!
[آشموغ].
3) "معدن الجواهر"، ابوالفتح کراجَکی، نخستین حدیث کتاب از باب نخست آن، ص
21؛ "عیون اخبار رضا (ع)"، شیخ صدوق، ترجمه: حمید رضا مُستفید - على اکبر
غفارى، نشر صدوق، باب 57،2/563 (توضیح مترجم)؛ تُحَف العقول، ابن شُعبه
حَرّانی، ترجمه: محمد باقر کمرهاى، انتشارات کتابچى، ص33 (سخنرانى پیامبر
در حَجّة الوداع).